ادامه گزارش جلسه ششم(2)
بنابر آنچه در قسمت اول گزارش آوردم روشن میشود که این بیان که «ترسیم نعمتهای اخروی بر پایهی مأنوسات ذهنی مخاطبین و میزان آگاهیشان، از متن قرآنی قابل برداشت است» و همچنین این بیان که «ترسیم بعضی مناظر و ومواهب رفاهی بهشت، گویای دورنمای خواست رفاهی آن مردم بود و در واقع میان آرزوهای معیشتیشان با توصیفات بهشتی تطابق برقرار بود» اگر در صدد این باشد که نعمتهای بهشتی مطرح در قرآن در بهشت واقعی وجود ندارد خدشهپذیر است.
در ادامه مولف محترم کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» از توصیف نعمتهای بهشتی در روز قیامت نتیجه میگیرد که چون نعمتهای بهشتی در واقع بازتاب سطح امیال و آرزوهای مردم بودهاست پس میتوان با توجه به نعمتهای بهشتی که شامل وعدهی اتاق، خانه، رود جاری، لباس مرغوب، انواع خوراکی و سایهی همیشگی است نتیجه گرفت که خواست مردم آن روز عبارت است از برخورداری از خانه، آب کافی در نزدیکی خانه، لباس مرغوب، انواع خوراکی و نوشیدنی و سایهی بادوام. در ادامه از این که مشکل مردم برهنگی و گرسنگی و بیخانمانی بودهاست نتیجهگیری میشود که انتظار رعایت حجاب دقیق از چنین مردمی حکیمانه نیست و این قرینهای میشود برای این که آیات و روایتی که در مورد حجاب است درست فهمیده نشدهاست. «بدیهی است وقتی آنان با معضل برهنگی، گرسنگی، بیخانمانی، تشنگی و شدت گرما روبرو بودند انتظار پوشیدگی دقیق غیر واقعی بوده و نیز توقع دگرگونی اساسی از سوی قرآن غیر عملی مینمود»
به نظر میرسد هر دو نتیجهگیری خالی از اشکال نباشد. در نتیجهگیری اول این ادعا مطرح میشود که نعمتهای بهشتی بازتاب امیال و آرزوهای مردم آن زمان است. مبانی زبانشناسی این بحث در قسمت قبلی گزارش نقّادی شد. دو اشکال دیگر نیز در این جامطرح است. اول این که چنین بهشتی برای مردمان ثروتمند عرب نباید جذابیتی داشته باشد. چون این مردمان هم از خانه، لباس مرغوب، انواع خوراکی و کنیزان متعدد برخوردار بودند و هم در سفرهای تجاری خود به سرزمینهای دیگر چنین مناظری را دیده بودهاند. اضافه بر این که در نزدیکی مکه و مدینه شهر طائف قرار داشتهاست که ییلاق مردم مکه به شمار میرفته و آب و هوا و طبیعت بسیار دلپذیری داشتهاست. همچنین مردم بسیاری از یمن به مکه و مدینه آمدند که آن جا نیز دارای مناظر بسیار زیبایی است. بنابر نتیجهگیری ایشان توصیفهای بهشتی برای اینان نباید هیچ گونه جذابیتی داشته باشد. دیگر این که اگر نعمتهای بهتشی بازتاب خواستههای مردم بود ذکر نعمتهایی مانند خرما، انار و انگور به عنوان نعمتهای بهشتی( «و حدائق و اعنابا» نباء، 32 و رحمان، 68) هیچگونه جذابیتی برای مردم نباید داشته باشد زیرا که این سه میوه به وفور در بین مردم آن زمان موجود بودهاست(نحل، 11 و انعام، 99).
اما نتیجهگیری دوم ایشان که با توجه به معضل برهنگی و گرسنگی و بیخانمانی انتظار پوشیدگی دقیق و توقع دگرگونی اساسی نابجاست نیز محل اشکال است. از بررسی آیات قرآن به دست میآید که در بحث پوشش احکام قرآن دگرگونی اساسی ایجاد ننمود بلکه تغییری جزیی در نحوهی پوشش زنان ایجاد کرد که بر اساس روایات این تغییر جزیی نیز به شدت از سوی زنان به ویژه زنان انصار استقبال شد. در بحث از آیات و بحث از روایات به این نکته بیشتر اشاره خواهد شد.
اشکالی نیز به یکی از استنادهای ایشان مطرح شد. در این کتاب برای بیان ویژگیهای بهشت که در آن گرسنگی، برهنگی، تشنگی و آفتاب زدگی نیست به بهشت آدم استناد میشود: «ان لک الاتجوع فیها و لاتعری و انک لاتظموا فیها و لاتضحی» (طه، 118-119) و نتیجه میشود که سطح درخواستها در همین اندازه بودهاست. این درحالی است که بهشت آدم اولین محل سکونت او بودهاست و وی پیش از آن تجریهی زندگی نداشتهاست تا بیان این ویژگیهای بهشت بازتاب سطح امیال و درخواستهای او باشد. ادامهی گزارش جلسه ششم در پست بعدی خواهد آمد.