مناظره مکتوب دربارهی کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر
يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۰۵ ب.ظ
سایت مهرخانه مناظره مکتوبی بین مجید دهقان و امیر ترکاشوند دربارهی کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر شروع کردهاست. اولین نقد در پی میآید.
نقد اول: مولف محترم نوع پژوهش را مشخص کند
ابتدای
سال 90 کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» در فضای مجازی منتشر شد. مؤلف
محترم گرچه در ابتدای کتاب توجه میدهد که «این کتاب فقط برای استفاده و
بررسی شما محقق دینی عرضه شدهاست»، اما در جایی که قفلهای چند میلیونی
نرمافزاری کممیآورد تکلیف این جمله مشخص است. دو سالی که از انتشار کتاب
میگذرد، واکنشهای گوناگونی را به همراه داشتهاست؛ از تحسین کتاب و
تمجید مؤلف محترم گرفته تا نفی و انتقاد. دری که مهرخانه در این جا
گشودهاست به گونهای متفاوتاست. مناظره مکتوب این حسن را دارد که به هر
دو طرف مجال مطالعه میدهد، فرصت بیشتری برای طرح مطالب گستردهتری فراهم
میکند و از جدل و بداخلاقیهایی که آفت مناظره شفاهی میشود به دوراست. از
مهرخانه ممنونم که این در را گشود. از خودم و مؤلف محترم میخواهم که
تلاشمان این باشد که این در باز بماند.نقد اول: مولف محترم نوع پژوهش را مشخص کند
قصد دارم این اثر را به همان ترتیبی که مؤلف محترم نگاشتهاند بررسی نمایم. اولین و مهمترین مسئله در نظرم بحث روش است. در پژوهشهای تاریخی- که پژوهشهای قرآنی و حدیثی نیز در ذیل آن میگنجد- هر گزارشی از دو جهت سند و محتوا باید ارزیابی شود. واضح است که نمیتوان با گزارشهای جعلی امری تاریخی را ثابت نمود. تلاش دانشمندان علم رجال و علم فهرست در طول تاریخ چه در اهل سنت و چه در شیعه برای ارائه تصویری صحیح از دین بر اساس گزارشهای تاریخی صحیح بودهاست.
این تلاش در بین علمای اهل سنت ضرورت بیشتری داشتهاست. نهی خلیفه دوم از کتابت احادیث پیامبر و از بین بردن بسیاری از نوشتههای صحابه و استمرار این نهی تا نزدیک یک قرن بعد، سبب شد روایات پیامبر به صورت شفاهی نقل گردد نه کتابی. نهی خلیفه دوم تنها شامل کتابت وحی نبود، بلکه وی برخی از صحابه را نیز از نقل حدیث پیامبر به دلایل مختلف نهی میکرد. این سیاست در کنار انگیزههای دیگر جعل، سبب شد تا پس از برداشته شدن ممنوعیت کتابت حدیث و هنگام نگارش اولین جوامع حدیثی دانشمندان اهل سنت حجم انبوهی از احادیث جعلی را در برابر خود ببینند. عجیب نیست که از بخاری نقل شده باشد که او صد هزار حدیث صحیح و دویست هزار حدیث غیرصحیح حفظ بودهاست. با وجود پالایش احادیث پیامبر از سوی بخاری و دیگر بزرگان اهل سنت، بازهم بسیاری از احادیث جعلی در این کتابها رخنه کردهاست.
با این مقدمه کوتاه اهمیت بررسی سندی در بحثهای روایی را میخواهم گوشزد کنم. مؤلف محترم نیز به این نکته توجه داشته است. وی بخش اول کتاب را «حجاب پیش از اسلام و واکنش مسلمانان» نامگذاری کرده و علت انتخاب این عنوان را اینگونه بیان میکند:
"شاید بهتر بود در عنوان بخش حاضر به جای عبارت «واکنش مسلمانان» از عنوان «واکنش و ارشادات پیامبر» استفاده میکردم تا بیانگر موضع رسمی جامعه اسلامی باشد، اما در صورت انتخاب اخیر مشکل مهمی پیش رویمان قرار میگرفت؛ چراکه با انبوهی از احادیث ساختگی و نیز با احادیث کاملاً متناقض که تشخیص انتساب آنها به پیامبر دشوار است، روبرو هستیم. پدیده جعل حدیث آنقدر جدی است که حتی در زمان خود پیامبر نیز وجود داشت(ج1، ص 28)."نکتهای که ایشان بیان نمودهاند اهمیت بررسی سندی در روایات منسوب به پیامبر را نشان میدهد. روشی که دانشمندان علوم اسلامی در بررسی روایات پیامبر انتخاب کردهاند بررسی رجال حدیث و بررسی کتبی است که حدیث در آن ذکر شده است. راهحل مؤلف محترم به گونه دیگریست. ایشان در ادامه مطلب بالا اضافه میکند:
"به همین دلیل از عبارت «واکنش مسلمانان» استفاده کردم تا ساحت پیامبر اکرم را از بعضی روایات نادرست که در اثر بیتوجهی در کتاب خود میآورم مبرا بدانم. با این حساب منظور از «واکنش مسلمانان» روایاتی اعم از صحیح و ساختگی است که توسط مسلمانان صدر اسلام به پیامبر منسوب شدهاست(همان)."همانطور که مؤلف محترم در اینجا بیان کرده و محتوای کتاب نیز آن را تأیید میکند، احادیثی که از پیامبر و حتی از سایر امامان و صحابی پیامبر نقل میگردد، بررسی سندی نمیشود. به بیان دیگر این پژوهش با تحلیل مجموعهای از احادیث صحیح و احادیث ساختگی، در نظر دارد حجاب شرعی زمان پیامبر را بیان کند. پرسشی که این جا پدید میآید این است که احادیث کذب اگر نتواند نظر پیامبر را بیان کند، در این پژوهش چه چیزی را اثبات میکند؟ اگر حدیثی کاذب باشد و پیامبر آن را نفرموده باشند به این معناست که محتوای آن بهرهای از واقعیت ندارد و ساخته ذهن جاعل است، پس چگونه میتواند بیانگر واکنش مسلمانان نسبت به مسئله حجاب باشد؟ دیگر این که بسیاری از احادیثی که در این کتاب نقل شدهاست نمیتواند ارتباطی با واکنش مسلمانان داشته باشد. به عنوان مثال، جابر بن عبدالله در روایتی مرسل نقل میکند که پیامبر با زنی از انصار خلوت نمود و به او گفت که شما زنان بهترین مردم در نزد من هستید(ج1، ص 256)، به فرض که این روایت صحیح نباشد و پیامبر چنین جملهای را بر زبان جاری نکرده باشد، چگونه میتوان از این روایت به واکنش مسلمانان پی برد؟ اضافه بر اینکه دانستن واکنش مسلمانان به جای واکنش پیامبر، چه اهمیتی در این پژوهش دارد؟
اگر در این پژوهش به دنبال یافتن حجاب شرعی در عصر پیامبر هستیم، آنچه اولیت دارد نظر پیامبر درباره پوشش است نه فعل و گفتار مسلمانان. پاسخی که مؤلف محترم برای معضل احادیث غیرصحیح بیان نمودهاند به نظر میرسد کارآیی لازم را ندارد. شاید هم این پژوهش به دنبال استخراج حکم شرعی پیامبر درباره پوشش نباشد. با بررسی هدف پژوهش این مطلب نیز روشن میشود.
مؤلف محترم در ابتدای کتاب درباره هدف پژوهش توضیح دادهاند. ایشان هدف اصلی تحقیق را «استخراج میزان حجاب شرعی در عصر پیامبر» دانستهاند(ج1، ص6). این هدف به نظر بنده دارای ابهام است و میتواند دو برداشت داشته باشد. این پژوهش در برداشت اول بررسی حکم فقهی حجاب در احادیث پیامبر را هدف قرار میدهد و در برداشت دوم هدف پژوهش فقهی نیست، بلکه بررسی حجاب مسلمانان در عصر پیامبر مقصود اصلی پژوهش است. مؤلف محترم هر کدام از این دو هدف را که انتخاب نماید روش متناسب با آن را نیز لازم است به کار گیرد. هدف اول با روشی فقهی قابل دسترسی است که شامل بررسی سندی و محتوایی احادیث منسوب به پیامبر بوده و نتیجه آن صدور حکمی درباره حجاب است. هدف دوم اما با روشی تاریخی میسر میشود که همه گزارههای تاریخی را که حجاب در دوران پیامبر را بازگو میکند، بررسی مینماید تا وضعیت حجاب زنان مسلمان زمان پیامبر را نشان دهد.
مؤلف محترم در ادامه هدف خود را با تفصیل بیشتری بیان میکند:
"یعنی باید مشخص شود که مردم مؤمن آن عصر پس از اینکه اسلام ظهور کرد و آیات حجاب نازل شد و رهنمودهایی از جانب رسول خدا صادر گردید، چه بخشهایی از اندامشان را باید میپوشانیدند وکشف چه بخشهایی حرام شمرده نمیشد. به عبارت دیگر در این تحقیق در صدد هستم تا تصور مسلمانان در مورد میزان حجاب شرعی زنان مؤمن آن روزگار را منطبق بر واقعیت کنم و در این راستا مواضع واجبالستر و نواحی جایزالکشف آنان را تبیین نمایم(همان)"این چند جمله تاب هر دو برداشت را دارد. «باید میپوشانیدند»، «حرام شمرده نمیشد» و «مواضع واجبالستر و نواحی جایزالکشف آنان را تبیین نمایم» تناسب با هدف فقهی دارد و «تصور مسلمانان» با هدف تاریخی سازگار است. اگر پژوهش حاضر تاریخی است، نمیتوان مستقیماً از آن حکمی شرعی استنباط نمود و اگر پژوهش فقهی است که روش خاص خود را دارد که در این پژوهش رعایت نشدهاست. بعد از روشن شدن نوع پژوهش از سوی مؤلف محترم میتوان این بحث را پیگیری نمود.